درباره کتاب مراقبه به روش سامورایی

تجسم کل» را به شما می‌آموزم که رویکردی متفاوت از دیگر مراقبه هایی است که احتمالاً تا به حال شنیده‌اید. پس از آموختن مبانی، نحوه‌ی درآمیختن اصول مراقبه با زندگی روزمره را بررسی می‌کنیم. در نتیجه دیگر خبری از فراهم‌کردن شرایطی چون فضای آرام و ساکت، حالتهای خاص بدنی و عقاید مذهبی نیست که پیشتر باعث میشدند به سمت مراقبه نروید.

ممکن است از سادگی و کارآمدی این روش تعجب کنید. فقط طی چند جلسه حتی با چشمانی باز می‌توانید به آسانی مراقبه کنید. سپس با کمی تمرینِ بیشتر میتوانید حین پیادهروی، رانندگی و فعالیتهای دیگر مراقبه کنید

با جلسات هر روزه و کوتاه‌مدت مراقبه، فواید باورنکردنی نصیبتان می‌شود. در نهایت، مراقبه را کلاً به عنوان روشی برای حضور و نه فقط اجرا کردن، تجسم خواهید کرد. من این نوع حضور را «تجسم کل» می‌نامم.

در سفر مراقبه‌ای خود، اول باید ذهن و بدنتان را برای سلامتی و تواناییهای بیشتر آماده کنید. در این ‌صورت، مغزتان کشش بیشتری پیدا خواهد کرد و وضوح و الهامبخشی بیشتری خواهد داشت

جالب است بدانید تحقیقات علمی زیادی دربارهی فواید تمرین مراقبه‌ی منظم وجود دارد. خلاصه‌ی تحقیقات  این است که مراقبه از طریق بهبود سیستم ایمنی بدن و کاهش التهاب و درد سلولی باعث افزایش سلامتی میشود. مراقبه هنگام اضطراب، افسردگی و استرس، با بالا بردن حس مثبت، باعث افزایش شادی و خوشحالی میشود. توانایی شما را در خودکاوی بالا می‌برد، به طوری که چشمانداز جامعتر و محکمتری از زندگی خود داشته باشید. همچنین مراقبه‌ی منظم میتواند همزمان با بالا بردن هوش عاطفی و حس شفقت و کاهش احساس عدم امنیت، زندگی اجتماعی‌تان را بهبود ببخشد.

دیگر قرار نیست برای مراقبه کردن دست از زندگی روزمره بکشید؛

دیگر قرار نیست برای مراقبه کردن دست از زندگی روزمره بکشید؛ زیرا همزمان با تجربه کردن هر چیزی که زندگی سر راه‌تان قرار می‌دهد به هضم آن قادر خواهید بود. دیگر قرار نیست احساسات و ناامیدیهای حل نشده داشته باشید، چون زندگی با روند پاکسازی و اصلاح‌پذیری خود، واقعیترین شکل شما را به نمایش می‌گذارد.

به عقیدهی من در جهان تِم بهترین راز محرمانبه در توسعه‌ی فردی، رشد مهارت‌های شخصی و کاهش استرس است. ممکن است این نوع مراقبه‌ی فعال و پویا مختص نخبگان سامورایی بوده باشد، زیرا در آیین مراقبهی دو ثانیهای به آن اشاره شده است. با این حال شک دارم این شیوه تا به حال به صورت رسمی تدریس شده باشد، اما کسانی که واقعاً آموزش حرفهای داشتند میتوانستند طی آموزشهای پیشرفته، آن را کشف کنند. در این کتاب، روشها با سازگاری و تأثیر بالا تدوین شده و در اختیار همگان قرار گرفته است.

با کمی وقت برای تمرین روزانه، قادر خواهید بود هنگام راه رفتن، صحبت کردن و حتی هنگام کار، مراقبه کنید!

نبوغ سامورایی میزان کارایی‌اش بود. آن‌ها علاقه‌ای به مراقبه‌ی نشسته و بی‌تحرک به عنوان مکمل آموزش هنرهای رزمی نداشتند (اگرچه مطمئناً سامورایی‌های زیادی مراقبه‌ی نشسته را به عنوان تمرینی مذهبی انجام میدادند)، چون در میدان نبرد رویکردی بیهوده است؛ جایی که در آن نیاز به آرامش، وضوح و آگاهی آنی در برابر صدمه‌ی شدید و مرگ قریب‌الوقوع پیدا می‌شود. از آن‌جا که کارایی مدنظر ماست، پس برای این‌که روشمان کارا و مؤثر باشد، به ‌دقت آن‌هایی را که منشأ مذهبی دارند از آن‌ها که به سبب کاربردی بودن‌شان به ‌وجود آمده‌اند، متمایز می‌کنیم، زیرا اگر اصلاً به تمرین مذهبی علاقه‌ای ندارید، چنین تمایزی می‌تواند باعث صرفه‌جویی در وقت و انرژی شما شود.

اگرچه مراقبه‌هایی که آموزش میدهم مطمئناً میتوانند منجر به بیداری روحی و معنوی بزرگی در شما شوند، که بسیاری از کارآموزانم نیز این را تصدیق کرده‌اند، اما این روشها در اساس روشهایی جنگجویانه‌اند. من برای تأیید خاستگاه روش تِم، اولین و اساسی‌ترین مراقبه را «مراقبه‌ی جنگجو» مینامم.

در خلال زندگی روزانه با تمرین منظمی که انجام می‌دهید و به میزانی که مغزتان به مراقبه عادت می‌کند، ظرف چند دقیقه، چند ثانیه یا بلافاصله بدون زحمت می‌توانید مراقبه کنید. واقعاً شگفت‌آور است.همچنین در مسیر سفر مراقبهای خود، متوجه خواهید شد که به مرور افکار، احساسات و رفتارهای ناکارآمد در زندگیتان ناپدید می‌شوند و جای خود را به آرامش و رضایت درونی میدهند. حالاتی را تجربه میکنید که موفقیت در هر چیزی را که ذهن‌تان برایش برنامه¬ریزی کرده؛ از قبیل حرفه و روابط، تقویت می‌کند. الهام‌بخشی و خلاقیت بیشتری احساس خواهید کرد، یادگیری مؤثرتری خواهید داشت و حافظه‌تان نسبت به قبل بهتر خواهد شد. به طور طبیعی و به مرور مغزتان مواد شیمیایی مضر را آزاد میکند که باعث بهبود سلامتی و حتی فراتر از آن باعث بهبود حیات‌تان میشود، در صورتی که اگر روزانه این تمرینات را انجام نمیدادید خبری از این فواید نبود. استرس و اضطراب کاهش پیدا میکند و شاید هیچوقت، حتی وقتی کسی هم در کنارتان نیست، احساس تنهایی نکنید. با محو شدن مسائل کهنه و هضم‌نشده‌ی ذهنی و احساسی به آرامش بیشتری دست می‌یابید.

علاوه‌ بر این، خواب‌وخوراک و زندگی کاملتری از آنچه فکر میکردید، خواهید داشت. با تمرین مداوم، زندگیای خواهید داشت که با آگاهی فعال و حس اتصال همراه است؛ یعنی به فردی عاقلتر، آگاهتر و تواناتر از حد تصورتان تبدیل خواهید شد. بله شما واقعاً میتوانید مانند یک استاد سامورایی حتی با چشمان باز  مراقبه کنید و این کتاب آن را به شما می‌آموزد.

آنچه رخ می‌دهد این است: هر روز، همزمان با مراقبه‌ای کوتاه، مغزتان از حالت موج بتای عادی، متمرکز، استرسزا و آشفته که به‌طور پیشفرض در کل زندگی‌مان در این وضعیت قرار داریم، به موج آلفا تغییر حالت می‌دهد.

مادامی که با آرامش به آگاهی گسترده‌تری دست پیدا می‌کنید، مغزتان فراتر از امواج آلفا، به تتا، دلتا و شاید حتی به حالات موج گاما برود که عمیقاً باعث تغییرات ساختاری مثبت و ماندگار در مغز است. در خلال زندگی روزمره نه‌تنها در هر حالتی قادر به مراقبه خواهید بود، بلکه مراقبه برای‌تان آسان و سرگرمکننده خواهد شد و با تمرین مداوم می‌توانید در یک آن به حالتهای عمیق آگاهی و وضوح برسید.

روش مراقبه‌ی جنگجو

من معتقدم با کمی تجربه، سهولت و انعطاف‌پذیریِ، روش مراقبه‌ی جنگجو را به طرز باورنکردنی احساس خواهید کرد، سپس می‌توانید در صورت تمایل از آن به عنوان روشی مستقل یا به عنوان مکملی برای روشهای دیگر، که شاید شخصاً مناسب شما باشد، به کار ببرید. انجام دادن تمرینات بخش اول حتی با تعداد دفعات کم نیز باید کارآمد باشد تا درک شما از اصول اساسی را تثبیت کند و بتوانید تمرین مراقبه¬ی خود را انجام دهید

من معتقدم با کمی تجربه، سهولت و انعطاف‌پذیریِ، روش مراقبه‌ی جنگجو را به طرز باورنکردنی احساس خواهید کرد، سپس می‌توانید در صورت تمایل از آن به عنوان روشی مستقل یا به عنوان مکملی برای روشهای دیگر، که شاید شخصاً مناسب شما باشد، به کار ببرید. انجام دادن تمرینات بخش اول حتی با تعداد دفعات کم نیز باید کارآمد باشد تا درک شما از اصول اساسی را تثبیت کند و بتوانید تمرین مراقبه¬ی خود را انجام دهید.

در کتاب مراقبه به روش سامورایی می خوانید :

1-  مسیر تمرکز 2- تمرکز و آن سوی آن 3- رفتن به سطح آلفا 4- متمایز سازی حالتهای آلفا 5- پارادوکس آگاهی 6- دیدگاه آگاهانه7- شنیدن آگاهانه 8- بوییدن آگاهانه 9- چشیدن آگاهانه 10- حس کردن آگاهانه 11- درباره‌ی حواس 12- آگاهی میدانی 13- مراقبه‌ی جنگجوآ

14- طرز فکر مراقبه 15-مقابله با مقومت ذهنی 16- بالا بردن درجه سازگاری 17- نقشه های ذهنی و مراحل کارآیی 18- تنظیم سبک زندگی مفید و مؤثر19- غلبه بر تعصبات ادراکی 20- هدایت احساسات21- مراقبه ی فوری 22 - بازگشت به ملزومات23- مراقبه طبیعی 

و در بخش دوم می خوانید: درگاه‌های طبیعی  مراقبه

بخش سوم: تمرین اولیه ی روش تم

بخش چهارم: برنامه‌ی زندگی روزانه

در کتاب  میخوانیم که با برخی از روشهای نسبتاً مؤثر می‌توانیم با گُرگرفتگی مقابله کنیم. اولین و بدیهیترین روش این است که قبل از خوابیدن دمای بدن خود را پایین بیاورید. برای مثال میتوانید دوش آب سرد بگیرید. همچنین بهتر است اتاقی که در آن میخوابید را خنک کنید و از رواندازهای زیادی استفاده نکنید. فقط میخواهید دمای بدن کمی پایین بیاید تا هنگام خواب کم‌تر دچار گُرگرفتگی شوید.

اگرچه ممکن است نتوانید گُرگرفتگی را بهطور کامل متوقف کنید، ولی می‌توانید کارهایی انجام دهید تا اثرش را کم کنید. در اینجا برخی از محرکهای گُرگرفتگی ذکر شده است: استرس، کافئین، الکل، غذاهای تند، لباسهای تنگ، گرما، و سیگار کشیدن. کم‌کردن این محرکها میتواند تا حد زیادی به کاهش گُرگرفتگی کمک کند.

وقتی دچار گُرگرفتگی میشوید، دل‌تان میخواهد دوباره هرچه سریعتر به خواب برگردید. برای کمک به این حالت، حتماً بدن را با برداشتن تعدادی از رواندازهای خود خنک کنید. همچنین شاید متوجه شوید تنفس عمیق میتواند برای آرامش بدن بسیار مفید باشد، به‌طوری‌که دوباره سریعاً میتوانید به خواب بروید.

از شروع گُرگرفتگی، ممکن است فرد معمولی به مدت هفت سال آن را تجربه کند. این احتمال نیز وجود دارد که در زمانی معین متوقف شود؛ حتی اگر برای پیشگیری از آن کاری انجام نشده باشد.

انسانها صرف نظر از عصر و دوره، می‌توانند با اشکال و تئوری‌ها سازگار و به آنها وابسته شوند. در دنیای علمی و فرهنگی، نادیده گرفتن بیگانه‌ای که نظریه‌ای ثابت و جاافتاده را به چالش ‌می‌کشد، عجیب نیست. برای مثال، لودویگ بولتزمن فرمولی را بسط داد که خصوصیات اتمها را به عنوان اساسی برای طبیعت فیزیکی ماده توضیح می‌داد. نظریه‌ی او، نظریه‌های پذیرفته‌شده آن زمان را نیز رد کرد. بولتزمن توسط مقامات مربوطه در زمینه‌ی کاری‌اش نادیده گرفته شد و در نهایت بعد از سالها مبارزه برای جلب توجه آنها به نظریهی خود، خودکشی کرد. سه سال بعد از خودکشی او، ارنست رادرفورد با کشف هستهی یک اتم صحت نظریه‌ی او را تأیید کرد.