توضیحات
او کیست که با چنین وسعت از او سخن میرود و احساس درد و اندوه و شادیاش را پایانی نیست؟ اویی که در کل کتاب با چهرههای گوناگون نمود مییابد، اما پیوسته حجاب تنهایی بر کنه وجودش سایهافکن است. اویی که خاموش سور میگیرد، در دل اشک میریزد، بیصدا شکوه میکند و چشمبسته فرمان میبرد. این او که غوغایش شهرآشوب است و سکوتش خانمانسوز. این او، همانی است که گاه به دنبال حقوق پایمال شدهاش، رنج پیوستهی سفر زندگی را به جان میخرد و گاه در حیرت آنچه که میبیند کودکوار، انگشت به دهان میماند و بیپیرایه میپذیرد که حکم تقدیر چنین است. این او زنی است که از ابتدای آفرینش، جامهی کنجکاوی بر خود پوشاند و در کشف حیرتها، حتی از میوهی ممنوعه نیز چشمپوشی نکرد؛ تیزبینی و سخاوت ابزار کارش شد تا صبورانه اوج و فرودهای زندگی را تاب آورد. او که هرچند شاید در کمسالی وارد ماجراهای بزرگسالی میشود، توانمند و مدبر، کجاندیشیها را نادیده میانگارد و با عزمی راسخ، خود را در معرکههای مردانه و حتی گاه مهلکهها میآزماید و پیروزمندانه شکوه قداست را به نمایش میگذارد.