توضیحات
گمشدن تصویری در آینه گزینهای است کوتاه از داستانهای آلمانیزبان ازسدهی هجدهم تا بیستویکم. یوهان پتر هبل با الهام از حکایات عامیانه و افسانهها مینویسد. وی هنوز تحت تأثیر ادبیات روشنگری، به تعلیم و آموزندگی در داستان و به پایانبندیهای خاص یا همان پایان خوش قصه باور دارد و در میانهی ادبیات روشنگری و مدرن قرار میگیرد. ا.ت.آ.هوفمان هم، با آنکه کموبیش رویکرد همسانی با هبل دارد، ولی بیشتر از آنکه به آموزشگری بپردازد، به وهم و خیال در داستان گرایش دارد. او وامدار قصههای جنوپری است و برسازندهی داستانهای گوتیک و ژانر داستان ترسناک و وهمانگیز. او را پدر این نوع ادبی در آلمان و حتی در اروپا میدانند. کلایست نابغهای است که زودهنگام درگذشت و ادبیات پرشور و هیجانی دارد با پشتگرمی به همان آبشخورهای پیشین؛ با این تفاوت که زبان او بیاندازه دشوار است و در نوع خود، نمونه در زبان آلمانی. جملههای بلند و پیچدرپیچ از ویژگیهای سبک و سیاق اوست. پس از این سه، ناگهان به قرن بیستم پا میگذاریم و داستانی از شاعرهی معروف اتریشی، اینگه بورگ باخمان را میخوانیم که از قضا او هم در یک آتشسوزی مشکوک در هتلی در رم، در جوانسالی درگذشت. داستان او هم منشی وهمناک و آخرالزمانی دارد و بیاندازه عاطفی و تأثیرگذار است. هاینریش بل را همگان میشناسند و نیاز به معرفی ندارد؛ داستاننویسی اجتماعی- سیاسی و سخت متعهد و برندهی جایزهی ادبی نوبل. دربارهی او زیاد نوشتهاند و همین بس که نوشتههایش هم به دل نخبگان مینشیند و هم از سوی عامهی مردم مورد استقبال قرار گرفته است.