توضیحات
بیمارخاموش یک رمان روان شناختی- جنایی دلهره آور است که تعلیق هیچکاک، طرح ریزی آگاتاکریستی و تراژدی یونان باستان رادرهم ریخته است. این رمان روایتی جذاب است از تقابل زنی که همسرش را به گونه ای فجیع به قتل می رساند و دیگر کلمه ای حرف نمی زند و روانکاوی که می کوشد راز این بیمار خاموش را بگشاید و البته لایه های درونی شخصیت خودش را نیز واکاوی کند.آلیسیا برنسون یک زن به تمام معنا کامل است: زیبا، ثروتمند، هنرمندو باهوش. همسر او عکاسی مشهور و شناخته شده است. یک زندگی ظاهراً بی عیب و نقص و رؤیایی در خانه ای بزرگ ومجلل در بهترین محله ی لندن. اما یک شب وقتی که همسر آلیسیا دیروقت به خانه برمی گردد، آلیسیا پنج گلوله به صورت همسرش شلیک می کندو دیگر حتی یک کلمه هم حرف نمی زند..برای استفاده ازقدرتهای ذهن نیمههشیار یا همان ضمیر ناخودآگاه روشهایی به منظور رسیدن به اهداف و خواستهها و خلق زندگی متفاوت با گذشته وجود دارد که در فصل”هدفگذاری”بهطور کامل آنها را شرح خواهیم داد. برای ارتباط هشیارانه با این گنجهای درون و نیروهای بیکران باطن باید به عمق وجود خود سفر کنیم و چون این بخش از ذهن، از دایرهی آگاهی و هشیاری خارج و در عمق وجودمان مخفی است، پس راه ارتباط با ضمیر باطنیمان ، تفکر و تعمق است. با قدرت فکر، میتوانیم به انرژی کیهانی درون و به منبع دانش، آگاهی، بصیرت و شعور که در قلمرو ضمیر ناخودآگاه است متصل شویم؛ تفکری که همراه با تمرکزعمیق باشد.
“الماس را جز در قعرزمین نمی توان پیدا کرد و حقایق را جز دراعماق فکر نمی توان بافت” ویکتور هوگو”
سکوت و تنهائی: زندگی مانند دریاست؛
هنگامی که شما در سطح باشید مدام امواج سهمگین مشکلات و سختیها و رنجها و غمها با شما برخورد کرده و تعادل شما را هم زده و آرامش و آسایش را از شما می گیرند و حتی ممکن است شما را تا مرز فروپاشی هم پیش ببرند. در سطح زندگی کردن باعث می شود که شما تابع و تحت تاثیر اتفاقات بیرونی باشید، اما اگر کمی به عمق سفر کنید و درآن جایگاه مستقر شوید دیگر امواج مشکلات و ناملایمات نمی توانند بر شما تاثیری داشته باشند و هیچ چیز بیرونی نمی تواند حالات درونی شما را تعیین کند در عمق هر چه هست آرامش است و سکوت و سکون و تنهایی.
برای رفتن از سطح به عمق زندگی فقط میتوان در سکوت و تنهایی به عمق رفت. سکوت جاده ای است که شما از طریق آن از سطح به عمق وجودتان سفر می کنید. با سکوت است که انسان به جایی می رود و چیزی میبیند و حقایقی میفهمد که تاکنون نرفته، ندیده و نفهمیده بود. انسان در سکوت و تنها شدن و در خود فرو رفتن آنچه را از یاد برده و گم کرده است را به یاد میآورد و از نو پیدا می کند . سکوت پنجرهای است برای تماشای حقیقت و به همین خاطر، اندیشه های ژرف و افکار عمیق که حقایق بزرگ را به تصویر میکشند در سکوت زاده میشوند. پابلو پیکاسو می گوید: «حقیقت واقعی در سکوت نهفته است.» برای دیدن و درک عظمتها باید در سکوت غرق شد و با چشم دل به تماشا نشست. سرچشمهی تغییر و تحولات عمیق روحی و حرکت ها، رشد یافتنها ، متعالی شدنها و آغاز سفرها، از درون و در سکوت و تنها شدن و خلوت با خویشتن است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.