اسدالله امرايي

در حال نمایش 3 نتیجه

اول مرد بیرون آمدوچند دقیقه بعد، زن بسته ی کوچکی اسکناس دردست داشت و می شمرد. عینک تیره ی بزرگی صورتش را پوشانده بود. یک بار دیگر هم آن ها را دید همان شب دست در دست زیر یک چتر قدم می زدند وبه ویترین مغازه ای که پر از تلویزیون بود خیره شدند. تلویزیون وسطی توجه شان را جلب کرده بودوحالا لبخند می زدند .پیش از آنکه راه شان رابکشند وبروند زن دستی به موهای خودبردتا مرتب شان کند مرد روبه دوربین مداربسته ی توی ویترین دست تکان دادو بی سروصدا راه افتادند ودفتند.

ريموند ديگر با ما نيست كارور مرده

110,000 تومان
ظلمت در نيمروز حكايت كساني است كه در روزگار غريب كه نان را به تساوي مي خواستند و نو خواستگاني از راه نرسيدند در اين راه كرامت و آزادي انسان را لگدمال كردند.

ظلمت در نيمروز

10,000 تومان
در اين كتاب دومين مجموعه‌ي داستان كوتاه از مجموعه‌ي سه جلدي زنان نويسنده‌ي جهان است. زماني كه نخستين جلد آن با عنوان دليله منتشر شد هنوز مجموعه‌ي مستقلي از داستان‌هاي زنان ارائه نشده بود. هر چند تعدادي از نويسندگان منتخب ايراني در برخي مجموعه‌هاي آثار زنان معرفي شده بودند. اين داستان‌ها حال و هواي خاصي را مي‌آفرينند و تك تك از ميان منابع گوناگون انتخاب شده‌اند.

عطر پنهان در باد

110,000 تومان