توضیحات
مجموعهی « روزگارنخست» تلاشی است در جهت آشنا ساختن خوانندگان فارسی زبان با میراث فیلسوفان غیرمعاصر، به ویزه در قالب نوشته ها و رساله های کوتاه. این مجمعه کوششی است برای درهم شکستن سد ناهم زمانی، گاه از طریق همدل کردن خواننده با مضمون یک نوشتار، گاه از طریق برانگیختن مخالفت سنجیده در او.
اثر حاضر ترجمه ای است از رساله ی نسبتا مفصل « درباره ی خشم» نوشته ی سنکا، فیلسوف رواقی قرن نخست میلادی. سنکا در این اثر کوشیده است از طریق تبیین خشم و بحث در چیستی آن، راهی برای « تسکین خشم» پیش پای ما بنهد.
۱. حال، نواتوس، میکوشیم آن چه را بیش از همه خواسته بودی عملی کنیم، { یعنی} خشم را از ذهن خود برکنیم یا حداقل زمام آن را در دست بگیریم و یورش هایش را کند کنیم. گاه باید علنی و صریح این کار را انجام دهیم، هنگامی که شر هنوز آن قدر ناچیز است که اجازهی چنین کاری را میدهد؛ و گاه دزدانه، هنگامی که حرارتش بسیار بالاست و هر مانعی { این حرارت را} تشدید { هم} میکند. این که { خشم } به چه میزان قوی و تازه است تعیین میکند که آیا باید آن را به ضرب پس بزنیم و مجبور به عقبنشینی کنیم یا، حین تحلیل رفتن شدت نخستین وزشهای طوفان { خشم،} تسلیم آن باشیم، مبادا همان علاجهایی را که امتحان میکنیم برباید و با خود ببرد.
۱-۲. استراتژی ما باید بر اساس شخصیت هر فرد باشد. برخی با تمنا { نظرشان جلب می شود}، در حالی که برخی دیگر با { مشاهدهی } تسلیم { فرد مقابل} به بدرفتاری و ایذای { فرد تمناکننده } روی میآورند . برخی را با مرعوب کردن به حالتی آرام میرسانیم، حال آن که برخی دیگر را ملامت یا اعتراف { به خطاکاری خود } یا شرم یا تأخیر – علاجی رخوت آلود برای شری بی پروا که به عنوان آخرین چاره باید استفاده شود – { از خشم } باز می دارد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.