توضیحات
در این کتاب می آموزید : چگونه از زبان بدن افراد به راست و یا دروغ گفتن آنان پی ببرید . چگونه مکالمات را به نحوی هدایت کنید که فرد مقابل را به راستگویی وادارید . چگونه برای کشف دروغ ، مجموعه ی سوال های خود را طراحی کنید و انتظار چه پاسخ هایی را داشته باشید .در این اثر نویسنده مهارت های لازم را به شما می آموزد که چگونه در هر موقعیت و مکالمه ای، دروغ را کشف و از حقیقت پرده برداری کنید. ابزارهایی نیاز دارد که این کتاب، آن ها را در اختیار شما می گذارد تا با روش هایی تجربه شده به لایه های عمیق مکالمات روزمره نفوذ کنید و از نهان و ذهن طرف مقابل آگاه شوید.
زمانی که موضوع بحث عوض میشود، دروغگو از نظر روحی در حالتی بهتر و راحتتر قرار میگیرد.
زمانی که به اشتباه متهم میشود، عصبانی و برآشفته نمیشود.
شخص دروغگو از چنین جملههایی استفاده میکند: ( اگه راستش رو بهتون بگم) ( اگه بخوام واقعاً صادق باشم) و ( چرا باید بهت دروغ بگم؟)
برای سؤال شما جوابی آماده دارد.
او با درخواست تکرار سؤال از شما، از پاسخ طفره میرود و آن را به تأخیر میاندازد. سؤال شما را با طرح سؤال دیگر پاسخ میدهد.
چیزی که میگوید باورکردنی بهنظر میرسد.
جملهی خود را با مقدمهای اینگونه شروع میکند ( من نمیخوام تو فکر کنی که…، اغلب این همان چیزی است که او مایل است شما به آن فکر کنید.
خانمها از مزاح و کنایه برای پرت کردن حواس شما استفاده میکنند.
زمانی که نمیتواند در مورد چیزی که از او پرسیدهاید پاسخ درستی ارائه کند، اغلب جوابی بیربط به سؤال شما میدهد.
تمام اعدادی که به کار میبرد، شبیه به هم یا ضریبی از یکدیگرند.
نشانههایی در جوابهای ناخودآگاه فرد وجود دارد که اغلب علامتی از اضطراب و نگرانی درونی اوست.
از واقعیت محض برای تأیید یک مورد شکبرانگیز استفاده میکند.
خانمها هنگام دروغ، بهندرت مطالبی میگویند که چندان ارزش توجه داشته باشد.
او با دادوفریاد نارضایتی خود را از عملکرد دیگران ابزار میکند، حال که خودش نیز چیزی شبیه به همان کار انجام داده است. این ترفند برای این است که به او شک نکنید.
اگر در مورد مطلبی دروغ بگوید، باید در مورد چیزهای دیگری هم که دارد میگوید، تردید کنیم.
داستانش چنان شگفت و با آب و تاب است که تقریباً باورکردنی نیست، اما شما آن را باور میکنید، چون میپندارید اگر میخواست دروغ بگوید، باید باورکردنیتر میگفت.