زندگی دلخواهت رابساز

طی بیست‌وپنج سال اجرای شوی اپرا وینفری  ،خیلی وقت‌ها افراد ناخرسندی را می‌دیدم که در ردیف اول تماشاچیان ‌نشسته بودند. آن‌ها همه‌جور آدمی بودند؛ همه‌جور. آن‌ها خیانت، مصیبت و یا سرخوردگی عمیقی را تجربه کرده بودند. بعضی‌ها خشمگین و کینه‌ای و بعضی دیگر احساس ندامت، گناه، شرمساری و ترس داشتند. بسیاری از آدم‌ها تلاش می‌کنند ناخشنودی خود را سرکوب کنند، ولی صبح‌ها دقیقاً با همین حس از خواب بیدار می‌شوند.

البته خوشبختی بی‌حدوحصر را هم در آدم‌ها دیده‌ام؛. در کسانی که طعم عشق و دوستی را چشیده‌اند،. در آن‌هایی که توانایی و استعداد خود را در جهت مثبت به کار گرفته‌اند،. در افرادی که پاداش ازخودگذشتگی و گشاده‌دستی خود را دریافت کرده‌گرفته‌اند، مثل کسی که کلیه‌ی خود را به غریبه‌ای که به‌تازگی ملاقات کرده، اهدا کرنموده است،. آن‌هایی که بُعد معنوی دارند و زندگی پربارتری برای خود می‌سازند و انسان‌هایی که شانس دوباره‌¬ای برای زندگی پیدا کرده‌اند. نویسندگان کوشیده‌اند توضیح دهند گرچه همه‌ی ما در اصل خوشبختیم، اما خوشبخت‌ترشدن یک بخت و اقبال نیست؛ نتیجه‌ای علمی است که با روش‌های علمی می‌توان بدان دست یافت.پیام اصلی و کلیدی کتاب همین است.